loading...
شیــــــــخداـــــــــــــعه
سخن مدیر

با سلام به همه دوستان عزیز


لطفا نظر یاتون نره

ما با نظر دادن شما دلگرم میشویم


یاعلی (ع)

نیایش بازدید : 170 جمعه 06 تیر 1393 نظرات (1)

شیطان پرستی فلسفی

این نوع، بر مبنای فلسفه «آنتوان لاوی» که در کتاب انجیل شیطان آمده تشکیل شده است.

در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی را برای پرستش قائل نمی دانند و به زندگی غیرمادی بعد از مرگ نیز عقیده ای ندارند. در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث می شمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی می نگرند و تنها به وسیله آن، یک زندگی عقیم و تنها بر مبنای «جهان واقعی» را تشکیل می دهند. آنها اعتقاد دارند «هر خدای ارزشمندی بهتر است به جای یک برده پست و به خاک افتاده، یک شریک در قدرت خود داشته باشد» به علت این تفکر، «سود محوری و لذت خواهی مادی، در میان شان به شکلی افراطی رواج یافته به گونه ای که برای لذت بردن خود حاضرند دوست و هم کیشان شان را بکشند یا مثله کنند و خون او را بیاشامند. آموزه های شیطان پرستان فلسفی قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد. اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد؛ چراکه این تعالیم از آموزه های یهودی- مسیحی نشأت گرفته است و شیطان را به دلیل خصوصیاتش پلید نگاشته است.»

 

شیطان پرستی سنتی

در بسیاری از منابع موجود از این نوع تحت عنوان «شیطان پرستی دینی» نام برده شده است. اما به علت اینکه فرقه شیطان پرستی با ادیان الهی ضدیت دارد بهتر است که به جای استفاده از لفظ «دینی» از عنوانی که این گروه برای خود انتخاب کرده اند یعنی «شیطان پرستی سنتی» استفاده کرد. شیطان پرستان دلیل انتخاب این عنوان را پیشینه بسیار قدیمی تر از بقیه شیطان پرستان بیان می کنند. این گروه یک یا چند خدا را پرستش می کنند، البته مقصودشان از پرستش خدا، پرستیدن آن خدایی که همه به آن اعتقاد دارند نیست، بلکه مقصودشان یا پرستیدن خدای اقتباس شده از الهه های باستانی بین النهرینی و یا الهه های رومی و یونانی است و یا اینکه صرفاً خدای ساخته شده ذهن پیروان آنهاست، از طرفی دیگر منظور از خدای مورد پرستش آنها می تواند «شیطان» باشد، چون به اعتقاد آنها شیطان موجود بسیار محترمی است که نافرمانی اش از خدا، بهترین کاری بوده که انجام داده است و فرشته ها با بدگویی از شیطان در نزد خدا، باعث رانده شدن او از بهشت شده اند. این گروه، اعتقاد دارند که خداوند مهربان، ظالم است و در طول تاریخ ظلم های زیادی به بشریت کرده است؛ به طور نمونه یکی از ظلم های پروردگار متعال را این می دانند که به انسان اجازه استفاده از درخت معرفت را نداد. اشاره آنها به این آیه از تورات است که «خدا به انسان اجازه استفاده از درخت دانایی را نداد تا چشمانش باز گردد و خوب و بد را ببیند و خود تبدیل به خدا شود.» پس بر اساس این آیه از تورات تحریف شده، انسان را از پرستش خدایی که به گمان آنها مانع آگاهی و پیشرفت انسان هاست برحذر می دارند.

گفتنی است این نوع با شیطان پرستی فلسفی شباهت دارد، چراکه همانند شیطان پرستی فلسفی، انسان را در اولویت اول قرار داده و او را به تنهایی برای شناخت مسیر درست زندگی کامل می بیند و به نوعی انسان را به خودپرستی ترغیب می کند.

 

شیطان پرستی گوتیک |شرپرستان|

در میان گونه های مختلف، شیطان پرستی گوتیک خطرناک ترین نوع می باشد که ریشه در دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا دارد.

این گروه به اعمالی افراطی و غیرانسانی از قبیل کشتن و نوشیدن خون نوزاد، قربانی کردن دختران باکره، بزکشی و.... متهم هستند. همچنین به علت ماهیت ضدمسیحی، در جزئیات مراسم های شان، اعتقادات مسیحیت تحریف شده را به سخره می گیرند و به کارهایی مانند: قدم زدن روی صلیب، شکستن صلیب و..... می پردازند. این نوع امور شباهت زیادی با جادوگری دارد و دنیای آنها پر از افسانه های گوناگون، شیاطین متعدد و افراد مختلف، خصوصاً جادوگران است. اعتقادات و اعمال این گروه در کتاب «مالیوس مالیفیکاروم» دسته بندی شده است. این کتاب که ترجمه لغوی اش «پتک جادوگران» است در دوران تفتیش عقاید مذهبی توسط کلیسا |1490م| تألیف شد و حاوی مطالب خرافی از جن گیری و جادوگری مانند وردهای جن گیری و مطالبی از این دست است. گفته می شود که این کتاب هرگز به صورت رسمی مورد استفاده قرار نگرفته است، چرا که شیطان پرستان می گویند: «شیطان پرستی جدید برمبنای متون انجیل شیطانی، با کودک آزار%ین کتاب از دیدشان «انجیل شیطانی» است. آنها از این کتاب برای دعاها و عبادات و مراسمات، استفاده می کنند، به عبارتی، شیطان پرستان اعتقادات شان را از این کتاب می گیرند. انجیل شیطانی شامل کلمات عبری و یونانی و انگلیسی است که معنای برخی از کلماتش نامفهوم است.» بسیاری از دعاهای این کتاب بر خلاف دعاهای مسیحیت و انجیل است و همچنین بسیاری از شعائر آن برای قدر نهادن به عظمت و قدرت شیطان به عنوان قدرت مطلق است. «کتاب انجیل شیطانی به چهار قسمت تقسیم شده است:1- فصل شیطان2- فصل لوسیفر3- فصل بلیل4- فصل لویاتان. درباره این فصل ها باید گفت که فصل اول |فصل شیطان|؛ شامل مطالبی نظری درباره شیطان و شیطان پرستی و معرفی شاعرانه ای از مشخصات و تجاوزات شیطان پرستی است؛ فصل دوم |فصل لوسیفر|؛ شامل: 1- خدا، مرده یا زنده؛ 2- برخی شواهد عصر شیطانی جدید؛ 3- دوزخ و شیطان و این که چگونه روح خود را واگذار کنید؛ 4- عشق و نفرت؛ 5- روابط جنسی شیطانی؛ 6- همه خونخواران، خون نمی مکند؛ 7- اختیار، نه اجبار؛ 8- انتخابی از قربانی بشر؛ 9- زندگی پس از مرگ از طریق تکامل نفس؛ 01- تعطیلات شیطانی؛ 11- مراسم عشای تاریک؛ فصل سوم |فصل بلیل|؛ شامل اصول نظری و تمرینات آیین پرستش شیطانی، جادوگری روانشناسانه، تحت عناوین: 1- نظریه و تمرین جادوی شیطانی؛ 2- انواع سه گانه آیین پرستش شیطانی |آیین جنسی، لطف، نابودی|؛ 3- انجمن مراسم جادو؛ 4- اجزای کاربردی در جادوی شیطانی؛ 5- آیین پرستش شیطانی و فصل چهارم |فصل لویاتان|؛ دارای متن هایی برای استفاده در آیین پرستش شیطان شامل؛ 1- نیایش شیطان؛ 2- اسامی مقدس؛ 3- نیایش در جهت افسون شهوت؛ 4- نیایش در جهت طلسم نابودی؛ 5- نیایش در جهت افسون مهر است.

در بخشی از متن این کتاب آمده است: «به نام خدای بزرگ ما؛ شیطان! به شما فرمان می دهد که از دنیای سیاه بیرون آیید. به نام چهار شهریار سیاه جهنم؛ پیش آیید. شیطان؛ جام باده لذت را بردار. این جام پر از اکسیر زندگی است و آن را با نیروی جادوی سیاه انباشته کن. این نیرو در سراسر عالم کائنات وجود دارد و حامی آن است.

ای دوست و همدم شب؛ تو از صدای سگ ها و ریختن خون شاد می شوی؛ تو در میان سایه های قبور می گردی؛ تو تشنه خون هستی و بشر را تهدید می کنی گور گومورو؛ ماه هزار چهره؛ به قربانیان ما با نظر مساعد بنگر. دروازه های جهنم را بگشا و بیرون بیا.»

لاوی در بخش دیگری از این کتاب، وجود خداوند یکتا را از اساس رد می کند. یکی از دلایلی که او برای انکار خداوند بیان می کند، وجود ظلم و بی عدالتی ها در جهان است. وی در توضیح این دلیلش می گوید: «چون در دنیا ظلم و بی عدالتی زیادی وجود دارد و |در ظاهر| مشکلات برخی از مردم با دعا حل نمی شود، پس خدایی وجود ندارد. پس یک شیطان پرست چون واقع بین! است هیچ وقت دعا و نیایش به درگاه پروردگار نمی کند و برای تغییر امور، فقط به خودش تکیه می کند.» او در جملات دیگر با سوء استفاده از باور های انحرافی تورات، خداستیزی اش را این طور فریاد می زند: «هم چنان که یک شیطانیست، از خدا یاری و مساعدت نمی طلبد، برای طلب بخشش به دلیل کارهای اشتباهش نیز دعا نمی کند. در دیگر آیین ها، زمانی که فرد اشتباهی مرتکب می شود، یا از خدا می خواهد که او را ببخشد، یا برای واسطه ای اعتراف می کند و از او می خواهد که او برایش از خداوند به دلیل گناهانش طلب بخشش کند. شیطانیست می داند که طلب بخشش کردن خوب نیست. هم چنین اعتراف کردن برای یک انسان دیگری، مثل خودش، علاوه بر آنکه تأثیر کمتری دارد، باعث پستی و خواری هم می شود. وقتی یک شیطانیست، اشتباهی مرتکب می شود، می پندارد، طبیعی است که اشتباهی رخ دهد و اگر واقعاً از کاری که انجام داده شرمنده و پشیمان باشد، از آن عبرت می گیرد و مراقب است که دیگر تکرارش نکند. اگر شرمندگی و پشیمانی اش صادقانه و از ته دل نباشد، می داند که آن عمل را بارها و بارها انجام خواهد داد. او در وهله اول اصلاً قصد اعتراف یا طلب بخشش ندارد، اما این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق می افتد. مردم به گناهان شان اعتراف می کنند و بدین نحو می توانند وجدان شان را راحت کنند و آزاد باشند، که دوباره گناه کنند.» او در بخش دیگری از این کتاب شیطانی با گفتن عباراتی ناشایست درباره خداوند متعال که از گفتن آن خودداری می کنیم، باور به خدا را مسئله ای خنده دار می داند و به تمسخر و تحقیر پروردگار قادر متعال می پردازد. او علاوه بر این کار، به تمسخر قیامت، بهشت و مذهبیون می پردازد و می گوید: «همه مذهبیون وایت لایتر |دارای نور سفید، کنایه از روحانیت وجودی|» در شوق خدایند، پس قاعدتاً باید در هنگام مرگ، دروازه ای مروارید کاری و شکیل بر روی آنان باز شود. با این وجود اگر فرد بر اساس قواعد دینش زندگی نکرده باشد، می تواند در آخرین دقایق، روحانی دینی اش را کنار بستر مرگش فرا بخواند و طلب بخشش و مغفرت کند. کشیش هم برای «اصلاح همه چیز» و اطمینان از اینکه پاسپورت بهشتش آماده است یا نه، بعد از او خواهد آمد.» گفته می شود لاوی این کتاب را، از روی کتابی به نام «قدرت، حقیقت دارد» نوشته «راگنار ردبرد» در سال 1896 نوشته و به نوعی سرقت ادبی کرده است؛ اما دخترش «زینا» که بیشتر مواقع ادعاهای پدرش را زیر سوال می برد، این موضوع را رد می کند و می گوید: «من نمی توانم این دو کتاب را با هم مقایسه کنم، چون اصلاً کتابی را که شما می گویید تا به حال ندیده ام.» لاوی در این کتاب به مخاطب القا کرده که «خدایی وجود ندارد، ولی شیطان وجود دارد و در آینده نزدیک فرمانروایی زمین را برعهده می گیرد.

او در این کتاب شیطانی، سعی کرده مخاطب را قانع کند که به پرستش شیطان روی بیاورد و برای این کار از آمیختن راست با دروغ استفاده کرده است، به این صورت که مطالب کمی را که در ظاهر حقیقت دارند با انبوهی از دروغ های بزرگ مخلوط کرده و به خورد مخاطب داده است و متأسفانه عده ای از جوانان دنیا نیز تحت تأثیر اراجیف این کتاب به شیطان پرستی روی آورده اند. لازم به ذکر است، این کتاب دارای نکات دیگری نیز است که برای جلوگیری از اطاله کلام از توضیح بیشتر درباره آن خودداری می شود.

 

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط mohhamad در تاریخ 1393/04/11 و 17:30 دقیقه ارسال شده است

slm. kheyli matalebeton khobe eyval niyayesh va ro0ya khanomشکلکشکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
خودتون متوجه میشید فقط بایه گردش در سایت با نظر دادن نویسنده های سایت رو دلگرم به نوشتن کنید ممنونم مدیر سایت...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    نظرسنجی
    رویکرد سایت چگونه است؟
    ارتباط با پشتیبانی
    پیوند ها

    ماه رمضان مبارک
    آمار سایت
  • کل مطالب : 78
  • کل نظرات : 14
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 49
  • آی پی امروز : 68
  • آی پی دیروز : 40
  • بازدید امروز : 158
  • باردید دیروز : 174
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 991
  • بازدید ماه : 747
  • بازدید سال : 20,388
  • بازدید کلی : 180,318
  • سخن مدیر

    http://razhayesheitanparastan.com/wp-content/uploads/2013/01/besme-allah15_2.png

    شکلک های محدثه


    لطفا با عضو شدن و نظر دادن مارا یاری کنید

    مارا نیز محبوب کنیددرگوگل